سفارش تبلیغ
صبا ویژن

☂ ϟ ☁تبسمے بـہ ناچار ☁ ϟ ☂
واقعیـ بودیمـ باورمانـ نکردنـد.......مجازیـ شدیمـ 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
*




برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید



این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم

هست کسی که مثل من دلش
 

نه برای کسی،
 

نه برای عشقی،
 

نه برای جایی…
 

نه برای چیزی!
 

بلکه دلش برای خودش تنگ شده…
 

برای خود خودش


[ جمعه 92/5/25 ] [ 11:5 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

چیکــار داری میکــنی تو...؟؟!!

بابا کامـــنت بذار...!

از صب تا شب دارم اینجا جــون میکنم...!!


[ جمعه 92/5/25 ] [ 10:26 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

چقدر این دوست داشتن های بی دلیل…خوب است!


مثل همین باران بی سوال...

 
که هی می بارد…

 

که هی  آرام و شمرده شمرده می بارد!!

 

 


[ جمعه 92/5/25 ] [ 10:19 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

 

 

فقط کمی بیشتر فکر کن!

 

 

به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.


 به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند:

 
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.


به بچه هایی فکر کن که گفتند:

 
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.


 به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند

 
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.


 به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم

 

می ایستند

 
و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،

 
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.


 

6

 

من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،

 
ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند، سوگواری می کنم.


من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که:

 
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،

 
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند، گریه می کنم.


 به افراد دور و بر خود فکر کنید…

 
کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،

 
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،

 
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.

 

7

 

قدر لحظات خود را بدانید.

 
حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند

 

از دست ندهید!

 
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،

 
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود!


"دیروز"

 
گذشته است

 
و

 
"آینده"


ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.


لحظه "حال" را دریاب


چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.


اندکی فکر کن …


[ دوشنبه 92/5/21 ] [ 7:11 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

دلَـــمْـ پُـــرْ اَزْ حَــرْفـــْهــآییســـْـتْ



کـــہ هیچْــکَــسْ حـآضِــرْ بــه گــوشْ دادنَــشْ نیســـْتْ



جُـــزْ ....دفْتَـــرِ خــــآطــِرآتَـ ــمْـ


[ یکشنبه 92/5/20 ] [ 11:29 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]
دیـ ــروز پـینـوکیـ ــو آدمـ شُـد

وَ اِمــ ــروز آدمهـ ــا پـینـوکیـ ــو ...!


مَـن از عاقِبَتــ ِ مـادربُزُرگــ مـےــتَرسَمــ...


اگَــ ــر فَــردا شِنِل قِـ ـــرمِزے گُرگــ شَوَد...!!!!!!


[ شنبه 92/5/19 ] [ 5:31 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

خـیـلـے سَـختـہ ...
مـجـبــور بــآشـے ،

یکے کہ دآره اشـتبــآه هـآےِ تـو رو تـکرآر مـے کنــہ

فَـقط بــِرُ بــر نـیـگــا کنـے !

و نـَتـونـے دآد بـزنــے

لـــــــَـــعنـَـتـے ...!

مـن تـآ تـہش رفـتــم !

خـآلــے بـود ...


[ شنبه 92/5/19 ] [ 5:26 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد:
«چه سیب‌های قشنگی!
حیات نشئه تنهایی است.»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
_قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
_ و نوش‌داروی اندوه؟
_ صدای خالص اکسیر می‌دهد این نوش.

 

و حال شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای می خوردند.

_ چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی.
_ چقدر هم تنها!
_ خیال می‌کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی.
_ دچار یعنی
عاشق.
_ و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد
_ چه فکر نازک غمناکی!
_ و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است.
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست.
_ خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست.
_ نه، وصل ممکن نیست،
همیشه فاصله‌ای هست.
اگرچه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله‌ای هست.
دچار باید بود
و گرنه زمزمه حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست.
و عشق
صدای فاصله‌هاست.
صدای فاصله‌هایی که
_ غرق ابهامند.
_ نه،
صدای فاصله‌هایی که مثل نقره تمیزند.
و با شنیدن یک هیچ می‌شوند کدر.
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق در دست ترد ثانیه‌هاست.
و او ثانیه‌ها می‌روند آن طرف روز .
و او ثانیه‌ها روی نور می‌خوابند.
و او و ثانیه‌ها بهترین کتاب جهان را.
به آب می‌بخشند.
و خوب می‌دانند
که هیچ ماهی هرگز.
هزار و یک گره رودخانه را نگشود.
و نیمه شب‌ها، با زورق قدیمی اشراق
در آب‌های هدایت روانه می‌گردند.
و تا تجلی اعجاب پیش می‌رانند.

سهراب سپهری


[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 5:48 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

آپلود عکس

 

کفش هم که تنگ باشه پای ادمـــــــــــو میزنه


دل که جـــــــای خود دارد


[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 5:35 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]

خــــدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود،

تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد،

با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت،

تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد،

تنهاکسی است که وقتی همه رفتند

میماند،

وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید،

وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود

و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن.

خـــــــــــدا را برایتان آرزو دارم...


[ چهارشنبه 92/5/2 ] [ 10:31 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

..:: بسم الله الرحمن الرحیم ::.. "وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ"
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 272267