وقتــی کســی می گویــد خوبی؟!
نگـــــو "مـــمـنـون"
نگـــــو "خوبـــــــم"
نگـــــو "بهتــــــرم"
فقـــط یک جـــوری بگـــــو "مــــرسی"
که طرف بدانــد سئـــوال احمقـــانه ای پرســـیده!!
☂ ϟ ☁تبسمے بـہ ناچار ☁ ϟ ☂ واقعیـ بودیمـ باورمانـ نکردنـد.......مجازیـ شدیمـ
| ||
تنهایی مترسک....مترسک ها......
انقدر دست هایت را باز نکن! کسی تو را در آغوش نمیگیرد. ایستادگی همیشه "تنهایی"دارد..!
[ یکشنبه 91/3/7 ] [ 10:37 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 91/3/7 ] [ 10:49 صبح ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی... گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ... گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات... فردا نداری و حال هم که... گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی... گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
[ یکشنبه 91/3/7 ] [ 10:38 صبح ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
وقتــی کســی می گویــد خوبی؟! همیشـه سعـی کـردم نـوشتـه هـآم جـوری بـآشه کـه نـذارم کسـی بـاخوندن نـوشته هـام نـآراحت بشـه همیشـه سعـی کـردم ادمـی بـاشم کـه دوستـآم ازَم نـرَجـَن همیشـه سعـی کـردم آدم شـادی بـاشم حتـی اگـه کسـی نـآراحت بـود بـازم بـاهاش شـوخی کنـم تـآ بخـنده وَلـی ... هیـچ مـوقع کسـی نبـوده که درکـم کنـه هیـچ مـوقع کسـی نبـوده کـه دوسـتم بـآشه نـه رقیبـم هیـچ مـوقع کسـی نبـوده پیشـم وایستــه نـه رـوبـه روم بـی نهـایت {حـداقـلش ـه} دلـم گـرفت ـه نـه از دوستـام نـه از خـآنوادم نـه از دنیـا از خـودم ... از خـودی که نتـونستـم بـا دنیـا کنـآر بیـآم خـدایـا یـادت بـاشه اینجـا یکـی هسـت که منتظـر کمکتـه فقـط یـه چیـزی دلـم میخـواد {بـآرون} تنهـآ چیـزی کـه تـونستـم درکـش کنـم، بـاهاش دوسـت بـآشم و بـآهـآش ارتبـاط بـرقـرار کنـم تنهایی یعنی اینکه صمیمی ترین دوستت وقتی عاشق شد دیگه جواب اس ام استم نده... تنهایی یعنی شبا با هندزفری تو جات آهنگ گوش کنی تا گوشات و بالشتت خیس بشه.... تنهایی یعنی اینکه شبا گوشیت رو رو سایلنت نذاری نهایی یعنی یه آدم با یه عالمه سوال بی جواب. یعنی یه دنیا حرف. یعنی چشم انتظاری. یعنی گریه کنی و تو آینه بگی چرا؟؟؟؟؟!!!! چـه دنیای مـزخرفـی ... ایـن مـن نبـودم ولـی الـان ... جـز سـه نقطـه چیـزی نیـس :|
[ شنبه 91/3/6 ] [ 4:9 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
کوچیک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم حالا که بزرگیم چه دلتنگیم کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش میشد خواند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود کاش قلبها در چهره بود اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد سکوتی که سرشار از ناگفته ها ست دنیا رو ببین... بچه بودیم از آسمون باران می آمد بزرگ شده ایم از چشما مون می آید!! بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ که شدیم هیچکی نمیبینه بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ شدیم تو خلوت بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه بچه که بودیم اگه دلمون می شکست با یه آبنبات دلمونو بدست می آوردن بزرگ که شدیم وقتی دلمون رو شکستن با هیچ چیز دیگه نمیشه درستش کرد فقط جای شکستگیش روی دل میمونه و با هیچ آبنباتی درست نمیشه بچه که بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم 1 ساعت بعدش از یادمون میرفت بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون میمونه و آشتی هم نمی کنیم بچه ک ه بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم بزرگ که شدیم حتی 100 تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه بچه که بودیم آرزمون بزرگ شدن بود بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی بچه که بودیم دل درد ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند بزرگ که شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی میگیم ...هیچ کس نمی فهمد بچه که بودیم دوستیامون تا نداشت بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره بچه که بودیم بچه بودیم بزرگ شدیم.. بزرگ که نشدیم هیچ دیگه همون بچه هم نیستیم پس می بینیم که چه دنیایی دارن بچه ها و چه دنیایی دارن بزرگ ترها ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم و همیشه همون بچه باقی می موندیم....
[ شنبه 91/3/6 ] [ 3:48 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
تنهادر بی چراغ شبهامیرفتم [ پنج شنبه 91/3/4 ] [ 3:3 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
کاش دوستی انسانها مانند دوستی دست و چشم بود هنگامی ک چشم گریه میکند دست اشک هایش را پاک میکند و هنگامی ک دست زخمی میشود چشم برایش گریه میکند *** مرگ از زندگی پرسید اون چیه ک تورو زیبا جلوه میده زندگی خندیدو گفت: دروغی ک در من است و حقایقی ک در توست *** میترسم بزرگ شوم نکند مهر از یادم برود نکند دوستی را فراموش کنم میترسم بزرگ شوم از یاد ببرم ک اسمان ابیست یادم رودچگونه بخندم و چگونه بگریم ای کودکی همیشه بامن باش *** چارلی چاپین:اگه یه روز شاد شدی...اروم بخند تا غم بیدار نشه واگه یه روز غمگین شدی اروم گریه کن تا شادی ناامید نشه ***
[ چهارشنبه 91/3/3 ] [ 3:23 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
سلام دوستای عزیزم تعجب نکنین درست اومدین عنوان وبموعوض کردم اینجا همون
harchi delet mikhade ولی از این ب بعد میشه *تبسمی ب ناچار* بنظر شما این عنوان خوبه یا نه؟ لطفا هرکی ک وارد وبم میشه نظر بده مرسی از لطفتون
[ دوشنبه 91/3/1 ] [ 1:22 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |