سفارش تبلیغ
صبا ویژن

☂ ϟ ☁تبسمے بـہ ناچار ☁ ϟ ☂
واقعیـ بودیمـ باورمانـ نکردنـد.......مجازیـ شدیمـ 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
*

موضوع انشا: سال گذشته را چگونه گذراندید؟


قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار میدهم تا انشا ام آغاز شود.

سال گذشته سال بسیار خوبی و پر برکتی میباشد. سال گذشته پسر خاله ام زیرچرخ

تریلی رفت و له گشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و

خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت .

ما خیلی خاک بازی کردیم. من هر چی گشتم پسرخالهام

را پیدا نکردم. در آن روز پدرم مرا با بیل زد، بدون دلیل !

من در پارسال خیلی درس خواندم ولی نتوانستم قبول شوم و من را از مدرسه

به بیرون پرت کردند. پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کار کنم و اوستای

من هر روز من را با زنجیر چرخ می*زد و گاهی موقعها که خیلی عصبانی میشد

من را به زمین میبست و دو سه بار با ماشین یکی از مشتریها از روی من رد میشد .

در سال گذشته ما به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم. من در کوپه بسیار پدرم را

عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکم

بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم !

پدرم در سال گذشته خیلی سیگار میکشد و مادرم خیلی ن

اراحت است و هی به من میگوید: ............،

ولی من نمیدانم چرا وقتی مادرم به من ف.ح.ش میدهد، پدرم عصبانی می شود !

در سال گذشته ما به عید دیدنی رفتیم و من حدوداً

خیلی عیدی جمع کرده ام، ولی پدرم همه آنها را از من گرفت و

 آ.ن.ت.ن.م.ا.ه.و.ا.ر.ه.ا.ی خرید که بسیار بدآموزی

دارد و من نگاه نمیکنم. پدرم در سال گذشته رژیم

گرفته است و هر شب با دوست هایش آب و ماست و خیار میخورند و میخندند، گاهی

وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر میخورند !!!


[ چهارشنبه 91/5/4 ] [ 5:47 عصر ] [ Razie.Aminzadeh ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

..:: بسم الله الرحمن الرحیم ::.. "وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ"
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 267560